دهکردی همچنین در سریال «پاییز بلند» به کارگردانی منوچهر عسگرینسب که به دوران حکومت پهلوی اول اختصاص دارد، حضور داشت و آخرین بازی تاریخی او در سریال «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی رقم خورده و این فرصت را برای دهکردی فراهم کرد که در قامت آیتالله محمود طالقانی به قاب تلویزیون بیاید.
هنوز هستند کسانی که آیتالله طالقانی را به خاطر دارند. بازی در چنین نقشی چه حسی داشت؟
برخی شخصیتها در حافظه تاریخی و عاطفی چند نسل از مردم حضور جدی دارند، ممکن است خودشان در قید حیات باشند یا حتی دوستان و خانواده و اطرافیان آنها کار ما را ببینند. بازی در نقش این شخصیتها بسیار دشوار است. البته من قبلا این تجربه را داشتم و در نقش شهید دوران بازی کرده بودم. خوشبختانه آن زمان با اینکه در بازیگری کمتجربهتر بودم و بسیار نگران اما همه چیز دست به دست هم داد و فیلم مورد توجه مردم و خانواده شهید دوران قرار گرفت. آیتالله طالقانی هم بدون تردید یکی از محبوبترین چهرههای سیاسی تاریخ معاصر هستند و بازی کردن در نقش ایشان نمیتوانست کار سادهای باشد. ایشان بینهایت محبوب است؛ وقتی قرار شد بروم عینکی شبیه عینک آیتالله طالقانی بخرم، مشخصات را به فروشنده گفتم و او بدون آنکه بداند این عینک را برای چه نقشی و چه کاری میخواهم، گفت: بفرمایید این هم عینک آیتالله طالقانی. ایشان حتی برای خود من هم غیرقابل تصور و ماورایی است.
پس برای بازی در این نقش حسابی خطر کردید!
من و آقای ورزی سالهاست با هم دوست هستیم اما قسمت نشده بود که با هم کار کنیم تا اینکه بالاخره به این نقش رسیدیم. وقتی به من گفتند، واقعا غافلگیر شدم چون هیچوقت تصور نمیکردم به لحاظ چهره، بازیگری مناسب برای این نقش باشم اما دیده بودم که آقای ورزی چطور با درایت و زیرکی بازیگرانی را برای نقشهای تاریخی انتخاب میکنند و چقدر از لحاظ شبیهسازی موفق هستند. با هم صحبت کردیم و پذیرفتم که این نقش را بازی کنم اما برای من یک نکته اهمیت داشت: به آقای ورزی گفتم آیتالله طالقانی به قدری برای من با ارزش است که حتی نمیخواهم در یک واژه از حرفها و یک پیکسل از تصویری که از ایشان نمایش میدهیم، جای شبهه وجود داشته باشد. خواهش میکنم کسی از خانواده حضرت آیتالله یا کسانی که الان مسئولیت آثار ایشان را دارند، در کنار من حضور داشته باشند. آقای ورزی لبخندی زدند و گفتند مقدماتش فراهم شده است. به این ترتیب آقای مهدی طالقانی که در بین فرزندان آیتالله طالقانی تنها فرزندی بودند که تمام لحظات در کنار ایشان بودند، مرا در ایفای این نقش همراهی کردند.
مهدی طالقانی نظرشان درباره شما و گریمتان چه بود؟
آقای ورزی شرایطی فراهم کردند که مهدی طالقانی ناگهان و اتفاقی مرا ببیند. وقتی نگاهش به من افتاد در حالی که لباس آیتالله را به تن داشتم و گریم شده بودم، بشدت غافلگیر شد و خوشبختانه از همان ابتدای کار تا آخرین روز تصویربرداری در کنار ما بود؛ در زمستانهای سرد، تابستانهای گرم و تمام لحظات.
حضور فرزند آیتالله طالقانی چقدر به شما کمک کرد تا در ایفای نقش به ایشان نزدیکتر شوید؟
هیچ نمایی از آیتالله طالقانی در سریال «معمای شاه» وجود ندارد که بر اساس مستندات تاریخی نباشد و آقای مهدی طالقانی آن را تائید یا در مواردی تصحیح نکرده باشند. خوشحالم و افتخار میکنم که هر کلمهای درباره آیتالله مستند به تاریخ بوده یا مورد تائید فرزند ایشان.
شاید ما درباره حضور سیاسی آیتالله طالقانی اطلاعاتی داشتیم یا همین طور درباره سخنرانیهایشان اما درباره رفتار آیتالله در جمع خانواده و دوستان از مشاورههای فرزند ایشان استفاده کردیم. مثلا صحبتهای آیتالله در بازجویی را براساس مستندات مرکز اسناد ملی در اختیار داشتیم اما سیدمهدی طالقانی به من گفتند این متن براساس انشایی است که منشی جلسه بازجویی نوشته و ادبیات آقای طالقانی این قدر خشک و رسمی نیست.
بسیاری از نقشها در این سریال دوبله شدند. چرا این اتفاق درباره نقش شما رخ نداد؟
آقای طالقانی صدا و لحن خاصی دارد که البته خوب به یاد مردم مانده است. مثلا ممکن است کسی صدای آیتالله کاشانی را با وجود حضوری که در عرصه فعالیتهای سیاسی داشتند، به خاطر نداشته باشد اما درباره آیتالله طالقاتی این طور نیست. در بدو امر ضمن همفکری با کارگردان قرار شد حالت اجرایی و بیان آیتالله را به واقعیت نزدیک کنم اما از آنجا که من صداپیشه نیستم که بتوانم دقیقا مثل ایشان حرف بزنم، قرار شد از دوبله کمک بگیریم. آقای ورزی گفتند قرار است یک صداپیشه روی این نقش کار کند و بعد نقش دوبله شود اما یک روز از من خواستند که به واحد دوبلاژ بروم و آنجا گفتند که خودم صدای ایشان را بگویم.
یعنی در این مدت برای ایفای صدای ایشان تمرین کرده بودید؟
من هیچ تعمدی در تقلید صدای آیتالله طالقانی نداشتم ولی بر اساس فایلهای صوتی که از ایشان شنیده بودم، حالتهای بیانی و آکسانگذاری روی کلمات را به ایشان نزدیک کردم و مهدی طالقانی هم درباره نحوه صحبت کردن ایشان در فضای صمیمی و جمع خانواده به من کمک کردند.
فکر میکنید در مجموع «معمای شاه» چقدر در معرفی آیتالله طالقانی موفق بوده است؟
تا جایی که امکانات و شرایط اجازه میداد به واقعیت نزدیک شدیم اما من و آقای ورزی از اینکه مجالی برای پرداختن به همه وجوه شخصیتی آقای طالقانی نداشتیم، متاسف هستیم. در سریال بیشتر از زاویه مبارزاتی به ایشان پرداخته شده در حالی که به لحاظ معنوی، اجتماعی، دینی هم شخصیت فوقالعادهای داشتند. بخش پنهان و مهجور شخصیت آیتالله طالقانی این بود که برخلاف حضور بسیار جدی و پر جذبه و پرنفوذ در عرصه سیاست، در جمعهای خصوصیتر بذلهگو و طناز بودند. نگاهی ظریف به جزئیات داشتند و شوخیهای خاصی داشتند که هم در زندان معروف بوده و هم در جمع خانواده.
به سریال «معمای شاه» نقدهایی وارد شده، نظر شما درباره این انتقادها چیست؟
من نگاهم به انتقاد سازنده است، اگر اثری نقد نشود یعنی خنثی و بیخاصیت بوده است. انتقاد باید حرفهای، منطقی و صحیح باشد. «معمای شاه» حتی اگر یک سریال خانوادگی عاشقانه پلیسی و جنایی هم بود، یک سری انتقادات به آن وارد میشد چه برسد به اینکه یک اثر سیاسی بوده و طبیعی است مخالفانی هم داشته باشد. نقدها، تحلیل و مطالبی را که توسط مردم یا حتی افراد صاحبنام در حوزه فرهنگ و سیاست منتشر شده،خواندهام. شاید خود من به لحاظ سلیقهای بخشهایی از کار را نپسندم و فکر کنم میشود تلختر یا زیباتر یا از زاویهای دیگر به موضوعات نگاه کرد اما همه اینها سلیقهای است و موج نقدی که درباره این سریال راه افتاده، پایه منطقی ندارد.
در دنیای امروز براحتی نمیتوان دروغ گفت؛ اگر یک فیلمساز درباره یک ماجرای تاریخی دروغ بگوید با هست و نیست خودش بازی کرده است؛ چون ابزار ارتباطی جهان امروز این امکان را میدهد که هر کس با هر میزان دانش و تخصص بتواند به منابعی وسیع از اطلاعات درباره یک موضوع خاص دست پیدا کند. درباره شاه، هم دوست و هم دشمن نوشتهاند و تا بخواهید سند و مدرک در این باره وجود دارد. آقای ورزی به عنوان کارگردان و نویسنده یا سازمان صدا و سیما به عنوان سفارشدهنده شاید حق داشته باشند که فقط به یک بخش از زندگی شاه بپردازند و اگر به بقیه بخشها توجه نشود به معنی دروغ گفتن نیست.
بخشی از انتقادها به سریال «معمای شاه» و حتی دیگر سریالها کاملا مغرضانه است.